GTA:Vice City
سری Grand Theft Auto یا همون GTA بدون شک اگر نگوییم محبوبتترین یکی از محبوبترین و معروفترین سری عناوین تاریخ بازیهای ویدئویی است. این بازی همیشه چه در بخش کیفیت و چه کمیت، چه از نظر فروش و چه از نظر نمرات منتقدین بسیار موفق بوده است. این عنوان همیشه از اکثر عناوین خود چند گام جلوتر بوده و استانداردهای جدیدی را در بازیهای جهانباز تعریف نموده است. همیشه هم با هرج و مرج و جذابیت شخصیتها و زرق و برق و هیجان خود بسیار عامه پسند بوده و هم توانسته با
طعنههایش به جامعه آمریکا و نقد اجتماع و همچنین داستان عمیق و پرکشش خود بازیبازان علاقهمند به عناوین داستان محو را راضی نگاه دارد. هیچ گاه نبوده که یک نسخه جدید از سرقت بزرگ اتومبیل (این عنوان به این نام مشهور شده و ارزیابی صحیح بودن ترجمه آن به عهده خودتان!) به بازار عرضه شود و سیل عظیم گیمرها برای خرید آن به فروشگاهها رجوع نکنند.
وقتی برای اولین بارGTA از ساختن بازی با زاویه دید ایزومتریک و از بالا دست کشید و بازی سهبعدی ساخت، همگی از این تغییر اساسی خوشحال بودند. بازی با موتور بازیسازی RenderWare ساخته شده بود که پذیرای تعداد زیادی بازی دیگر هم بود. سهبعدی شدن و سومشخص بودن بازی با این موتور حسابی جواب داد و بعدها عناوین زیاد دیگری از جمله GTA San Andreas، Manhunt 1 , 2، Bully هم از راکاستار با این موتور منتشر شدند. عنوان دیگری نیز با این موتور ساخته شد و توانست
استانداردهای سری GTA را به خصوص از نقطهنظر داستان و شخصیتپردازی بسیار جلو ببرد و آن هم عنوان Grand Theft Auto : Vice City نام داشت. پس از این مقدمه کوتاه به سراغ یک نقد و بررسی دیگر از سری مقالات روزی روزگاری میرویم و به بررسی ششمین نسخه این سری یا همان GTA VICE CITY میرویم (چقدر به دیگران میگفتیم نگین جی تی ای چار ولی باز میگفتن!). پس با من و وبسایت خبری تحلیلی گیمفا همراه باشید تا به بررسی این عنوان و تحلیل نقاط قوت و ضعف آن (اگر یافت شد!) بپردازیم.
ابتدا نقد را با داستان این عنوان آغاز میکنیم. داستان همیشه در سری GTA بسیار جذاب و به یاد ماندنی بوده و این نسخه هم از این نکته مستثنی نیست. داستان در مورد شخصی است به نام تامی ورستی( Tommy Vercetti). مزدور و قاتلی حرفهای که برای خانوادهای مافیایی به نام خانواده فورلی کار میکند. سال ۱۹۷۱ تاامی از طرف این خانواده مامور میشود تا شخصی را به قتل برساند. هنگامی که او به مکان مورد نظر میرسد با ۱۱ شخص دیگه مواجه میشود که قصد دارند او را بکشند. او تسلیم مرگ
نمیشود و هر ۱۱ نفر را میکشد و بعد هم توسط پلیس دستگیر میشود. وقایع اصلی بازی ۱۵ سال بعد از این حادثه اغاز میشوند. جایی که تامی از زندان آزاد میشود و به دنبال آن است تا انتقام این یازده سال را از مسببین این حادثه بگیرد. این تنها مقدمه این عنوان بود و در ادامه او دوستان و دشمنان زیادی پیدا میکند و با گروهها و کلهگندههای زیادی آشنا شده و بعضا دست و پنجه نرم خواهد کرد. نکتهای که در این عنوان هم مانند تمام GTAهای دیگر حضوری فعال و تعیینکننده دارد خیانت است.
میرسیم به مهمترین بخش این عنوان یعنی گیمپلی. بازی در هر Vice City یا همان شهر گناه اتفاق میافتد. در این شهر انواع و اقسام خیابانها و اتومبیلها و وسایل نقلیه دیگر به همراه اسلحهها و مهمات قرار دارند تا ابزار و بستری کامل برای پیادهسازی مراحل بازی به وجود آمده باشد. بر خلاف نسخههای جدید GTA در این عنوان از ابتدا قادر نیستیم نیمه دیگر مپ بازی را باز کنیم و مجبور تا قسمتی از بازی صبر کنیم تا موفق به عبور از پل میان چپ و راست نقشه باشیم. البته میتوان از آن عبور نمود اما عذاب
لذتبخش ۶ ستاره پلیس را باید به جان بخریم. صحبت از پلیس شد. در این عنوان مانند GTAهای دیگر پلیس بازی هیچ کاری با زیر پا گذاشتن قواعد و قوانین رانندگی ندارد و آزادانه میتوانیم با اتومبیلها و موتورسیکلتهایی که برای اولین بار در این عنوان به مجموعه اضافه شدهاند، مانور داده و از رانندگی در سطح شهر لذت ببریم. البته لازم به ذکر است که GTA Vice City آخرین عنوانی بود، که در آن دوربین در حالت رانندگی فیکس میشد و با موس یا شوک دسته قادر به دیدن محیط به صورت آزادانه نبودیم و این
امر شاید تجربه مجدد بازی را کمی سخت نماید. بازی Vice City نسبت به عناوین حال و حاضر GTA و حتی نسبت به GTA San Andreas نقشه کوچکی دارد اما در آن زمان جزو بزرگترین نقشهها به شمار میرفت و مناطق بسیار زیادی برای گشت و گذار داشت. وسایل نقلیه در این بازی نسبت به نسخههای قبلی تنوع بسیار بیشتری داشتند و طراحی آنها هم بهتر و دقیقتر انجام شده بود، اما مشکلی که در بازی وجود داشت(البته الان یک مشکل به حساب میآید و نه آن موقع!) آن است که برای اجرا شدن
بدون لود بازی و سبکتر شدن بارگذاریها هنگامی که یک خودرو را مشاهده میکردیم ناگهان تا دقایقی به طرز فزایندهای دائما چشممان به دیدن آن مدل روشن میشد. در واقع الگوریم بازی طوری نوشته شده بود که هر لحظه از بازی تنها چند خودروی محدود بارگزاری شوند. همچنین نسبت به عناوین بعدی این سری ترافیک و حمل و نقل شهری خیلی خوب مدلسازی نشده بود و حس و حال واقعی یک شهر (آن طور که در نسخههای بعدی به خصوص GTA IV و GTA V به طرز حیرتاوری پیاده شده بود)
واقعی را منتقل نمیکرد.
تم کلی حاکم بر بازی از لباسها و تیپ شخصیتها و ماشینها و ساختمانها و رنگبندیها و کلوبهای شبانه و آهنگهای رادیو همگی یادآور دهه طلایی ۸۰ جامعه آمریکاست. به زمانی که تکنولوژی تا این حد گسترش نیافته بود و همه مشغول موزیک و عشق و حال بودند! این تم خاص به صورت بسیار شدید در جای جای شهر وجود دارد و البته وقتی به قسمت دیگر نقشه رفته و با مناطق گانگستری (از جمله محله باحال ژاپنی نشین) رو به رو میشویم، تنوع بسیار بیشتری پیدا میکند. GTA 3 اولین عنوانی
بود که از آن بازی کوچک دوبعدی فاصله گرفت و از این نظر شاید بیشترین تغییر و تحوبات را در خود دیده باشد. اما GTA Vice City اولین عنوانی است که به طرز بسیار متنوعی مراحل بسیار زیادی را برای بازیباز فراهم کرده و واقعا از نبوغ اعضای راک استار در طراحی مراحل لذت خواهیم برد. مراحلی خاطره انگیز از جمله درگیری و زد و خورد گروههای مافیایی، تعقیب و گریز وسایل نقلیه، تیراندازی از بالای هلیکوپتر، راندن هلیکوپترهای کنترلی و غیره و غیره همگی باعث میشوند هیچگاه از انجام مراحل خسته نشوید.
در اکثر بازیها کدتقلب عاملی است برای کسانی که حال و حوصله رد کردن یک مرحله سخت را ندارند و یا خیلی گیمر نیستند و تنها میخواهند بازی را به پایان ببرند و حاضر نیستند تلاش زیادی انجام دهند. اما در عناوین GTA اوضاع کمی متفاوت است. کدهای تقلب در این عناوین خود فلسفه مخصوص به خود را دارند. در واقع کد تقلب است و در اختیار داشتن توپ و تانک و انواع گوناگون اسلحه و به آتش کشیدن شهر! حال که صحبت از خشونت شد بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که سریGTA
همیشه از یک طرف یک شهر کاملا واقعی را به تصویر میکشد که در نگاه اول هیچ تفاوتی با دنیای واقعی ندارد و از طرف دیگر به گیمر اجازه میدهد هر کاری خواست با آن انجام دهد، انسانها را زیر بگیرد و ماشینها را منفجر کند. و این چیزی است که برای کودکان بسیار خطرناک است زیرا آنها گاهی نمیتوانند فرق واقعیت و خیال را درک کنند و این دو را کاملا از هم تمیز دهند. در واقع این نسخه از GTA به همراه نسخههای بعدی ، بر خلاف نسخههای قبلی که تقریبا کارتونی بودند و کاملا داد میزدند که ما ب
رانندگی در خیابان های زیبای Vice City لذت بخش است
صحبت در مورد گرافیک بازی کمی سخت است. از آن جهت که سه عنوان فوقالعاده از سری GTA با نامهای GTA 3، GTA Vice City و GTA San Andreas در بازه زمانی ۳ ساله با یک موتور گرافیکی به بازار عرضه شدند(بر خلاف الان که حالا حالا ها باید خواب GTA VI رو ببینیم) و قاعدتا نباید از لحاظ گرافیکی با یکدیگر تفاوت عمدهای داشته باشند. اما نکته آن جاست گرافیک نسخه Vice City بسیار بهتر از GTA 3 و بدتر از GTA San Andreas است. در واقع بافتها در مقایسه با عناوین دیگر آن زمان مانند Mafia 1 یا
Hitman 2 و Splinter Cell و … کیفیت پایینی دارند، اما اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم گرافیک بازی برای سال ۲۰۰۲ یک عنوان معمولی به حساب میآید که برای عنوانی جهان بازی با وسعت بالاتر از رقبا نمره قبولی میگیرد.
در مورد موسیقی و صداگذاری هم باید گفت که هر دو مانند تمام عناوین دیگر راک استار به خوبی و توسط صداگذاران حرفهای انجام شدهاند. اما نکته درخشان بای در این بخش بدون شک ترانههای لایسنس شدهایست که برای رادیوی بازی در نظر گرفته شده است. اگر چه رادیو مانند عناوین بعدی پر و پیمان و پر از کانالهای مختلف و متنوع نیست، اما به طرز فوقالعادهای با حال و هوای بازی میخواند و حس نوستالژیک بازی از دهه ۸۰(یادش بخیر واقعا چه دورانی بود!) را به کمال میرساند.
به عنوان جمعبندی باید گفت GTA Vice City یکی از عناوین بسیار خوب مجموعه GTA به حساب میآید و برگ زرین دیگری است در کارنامه Rockstar این شرکت دوست داشتنی و کاربلد. بازی از جنبههای بسیاری توانست استانداردهای مجموعه را بالا ببرد. از جمله تنوع اتومبیلها و مراحل و شخصیتها و به طور کلی جهان بازی! داستان درگیرکننده به همراه شخصیتهای باحال تحربه خوبی را برای دوستداران و طرفداران عناوین داستان محور فراهم میکنند و طراحی خوب شهر به همراه موسیقیهای عالی رادیو باعث میشود در هنگام گشت و گذار نیز لذت بخش باشد. البته گرافیک این عنوان برای زمان خودش معمولی به حساب آمده و میتوانست بهتر باشد.