بازیهای فاینال فانتزی ۱۵ شماره اصلی دارند و بیش از ۴۰ بازی فرعی، و عجیب آنکه اکثر این عناوین واکنش مثبت منتقدان و گیمرها را به همراه داشتند و از آن عجیبتر اینکه هیچکدام از ۱۵ شماره اصلی بازی از نظر داستانی هیچ ربطی به هم ندارند و از همه عجیبتر این است که قصه دنیای درون تک تک این بازیها با بیشترین جزییات ساخته و پرداخته شده است.
هربار بعد از معرفی یک بازی با خود فکر میکنم که احتمالا این بار دیگر تیم پشت بازی کم میآورد و نمیتواند دنیایی به وسیعی بازیهای قبلی بسازد و از نظر داستانی بازی افت خواهد کرد ولی با وجود اینکه فراز و نشیب در این سری همیشه حس شده اما بازهم تک تک عناوین این سری (لااقل عناوین اصلی) حرفی برای گفتن داشته و یک سروگردن از دیگر بازیهای همرده خود بالاتر بوده است.
خوب اما همانطور که می دانیم، نسل هشتم به نسل ریمسترها و بازسازی ها معروف هست و Square Enix هم از این قضیه بی اطلاع نیست. پس از موفقیت حاصل از انتشار نسخه های ریمستر شده سری دهم Final Fantasy و همچنین فروش خوب شماره پانزدهم، ناشر نه چندان خوش چهره این روزها، یعنی Square Enix به سراغ یکی از بهترین و البته متفاوت ترین نسخه های سری فاینال فانتزی رفت تا با انتشار نسخهای ریمستر شده از آن، هم پول خوبی به جیب بزند و هم دل طرفداران را حسابی شاد کند.
این نسخه که عصر زودیاک نام گرفته است. با ارائه بهبودهای قابل قبول در بخش گرافیک و در کنار آن، با اضافه کردن ویژگی هایی جذاب به گیم پلی، تبدیل به نسخه ای ارزشمند از Final Fantasy XII در نسل هشتم شده است. نسخهای که هم بار سنگین خاطرات را بر دوش می کشد و همچنین، حرف های تازهای برای گفتن دارد. نسخه دوازدهم سری به گوسفند سیاه معروف است. فاینال فانتزی ۱۲ این لقب را به واسطه تغییرات عظیمی که در گیم پلی و سیستم مبارزه همیشگی سری ایجاد گرده بود، کسب کرده است.
تغییرات مثبتی که متاسفانه در شماره سیزدهم شاهد هیچ کدامشان نبودیم. با این همه باید گفت که گوسفند سیاه سری، حالا فرصتی دوباره برای خودنمایی دارد، آن هم ۱۱ سال پس از انتشارش و در نسلی که گرافیک حرف اول را می زند.
داستان بازی در دنیایی به نام ایولیس اتفاق میافتد و روایتگر جنگ بزرگی میان دو امپراتوری به اسم روزاریا و آرکیدیاست. در بین جنگ بزرگ بین این دو امپراتوری، شاهدخت کشوری به نام دالماسکا به عقد شاهزاده کشوری دیگر به نام نابردیا در میآید و مراسم عروسی در دالماسکا برگزار میشود. در خلال مراسم خبر میرسد که آرکیدیا به نابردیا حمله کرده و حالا قصد حمله به دالماسکا را دارد. راسلر با ژنرال باش در مقابل آنها ایستادگی میکنند ولی دیری نمیپاید که به دست آرکیدیاییها کشته
میشود و در نهایت پیماننامه صلحی بین آرکیدیا و دالماسکا منعقد میشود و به مردم اعلام میشود که شاهدخت این کشور بعد از کشته شدن شوهر جدیدش، خودکشی کرده است.
در روز عقد قرارداد صلح ژنرال باش به طرز مرموزی پادشاه کشورش (دالماسکا) را میکشد و دستگیر میشود و این امر باعث شده که دالماسکا کلا دست آرکیدیا بیفتد و دنیای بازی در حقیقت بین این امپراتوری و رقیب قدرتمندش (روزاریا) تقسیم میشود. داستان اصلی بازی از دید پسر یتیم ۱۵ سالهای به نام وان روایت میشود. او قصد انتقام از ژنرال باشد را دارد چرا که برادرش جزو سربازان ژنرال باش در هنگام کشته شدن پادشاه بوده و البته در این ترور نقشی نداشته است و به دست همین ژنرال هم کشته شده است. او مهارت خاصی هم در دزدی دارد و آرزو دارد که روزی یک دزد دریایی فضایی شود.
شاهدختی که اعلام شده خودکشی کرده هم از نظرها پنهان میماند با تشکیل گروه مقاومت قصد بازپس گیری دالماسکا را دارد. او به طور اتفاقی به وان و دوستانش برمیخورد و مسیر زندگیشان به یکدیگر گره میخورد. دزد دریایی با نام باتلر از دیگر اعضای این گروه هست و پونلو، دختر یتیمی که دوست صمیمی وان هم به شمار میرود و در نهایت شخصیتی به نام فرن که نژاد غیرانسانی دارد دیگر اعضای اصلی گروهی هستند که بازی از دید آنها روایت میشود. هرچند افراد مختلفی نیز در ماموریتها و مکانهای مختلف به تیم شما اضافه میشوند که نقش مهمان را دارند و بعد از پایان یافتن ماموریت از تیم خارج میشوند.
داستان بازی بسیار بیشتر از این سه پاراگراف است و برای نوشتن آن باید مطلب یا حتی مطالبی جداگانه در اختیار داشت. تازه قصهای که در طول بازی به صورت علنی روایت میشود تنها بخشی از دنیای بزرگ بازی است و برای کشف کردن تمام داستان و جزییات ریز آن باید ماموریتهای فرعی را انجام دهید یا با تک تک NPCها صحبت کنید و به کندوکاو در محیط بزرگ بازی بپردازید.
از منظر گرافیک نیز باید گفت که خیلی از مدلها در بازی یا بهینه یافتهاند و یا از اول دوباره بازسازی شدهاند که باعث شده بازی از این حیث نسبت به نسخه اولیه خود بسیار بهتر باشد و البته طبیعتا به پای عناوین برتر امروزی نرسد ولی قدیمی و از کار افتاده هم نباشد. صداگذاری بازی نیز اندکی بهبود یافته و صداها در هر دو نسخه ژاپنی و انگلیسی به شخصیتها نشسته است. به آرشیو غنی و زیبای موسیقی بازی هم چند قطعه تازه و جامانده از نسخه اصلی اضافه شده که همانند قطعات اصلی گوشنواز هستند.
اما بیشترین تغییرات در بازی در بخش گیمپلی رخ داده که میتوان از دو زاویه آن را بررسی کرد، یکی تغییراتی که نسبت به نسخه پیشین در آن صورت گرفته و یا بهطور کلی بازی قبلی را نادیده گرفت و گیمپلی فعلی را کنکاش کنیم. بازی کماکان شما را اجبار به بازی برخی ماموریتهای فرعی برای پیشروی داستان اصلی میکند که برخی مواقع کفر آدم را در میآورد و این مساله از جمله معدود نکات ضعف بازی به شمار میرود.بگذریم! به تفاوتهای بین دو نسخه خیلی کوتاه اشاره میکنم تا بعد گیمپلی بازی را زیر و رو کنیم:
و چند نکته دیگر که در ادامه بیشتر به آنها میپردازیم.
بازی فاینال فانتزی ۱۲ انقلابی در این سری محسوب میشود چرا که سبک نوبتی نقشآفرینی که همیشه در تمام عناوین این سری وجود داشت را تاحد زیادی تغییر داد و آن را شبیه سبک اکشن-نقش آفرینی خاص خود کرد. دیگر خبری از مبارزات ناگهانی نیست و مبارزات به صورت Real Time انجام میشود و شما میتوانید یک نفر را کنترل کرده و به دیگر اعضای گروه دستور بدهید که در چه موقعیتی چه کاری انجام دهند. این حالت شبیه به یک استراتژیست میشوید که تعیین میکنید فلان شخصیت
حواسش به میزان سلامتی دیگر افراد باشد و آن یکی شخصیت به دشمنانی که شما به آنها حمله نمیکنید، حمله کند و دیگری در هر شرایطی همراه شما باشد.
این مساله نیاز به یک هوش مصنوعی فوقالعاده دارد که خوشبختانه در این بازی این مساله رعایت شده و میتوانید به راحتی روی اجرا شدن درست فرامین خود توسط دیگران حساب کنید. خوب است بدانید که این سیستم در بازی Gambit نام دارد و در تمام سری فاینال فانتزی، تنها در شماره دوازدهم پیادهسازی و اجرا شده است.
دو قابلیت زنجیره و لایسنس به همراه سیستم شغل از دیگر مواردی هستند که مختص این بازی به شمار میرود که مورد دومی در نسخه زودیاک برای اولین بار رونمایی میشود. ویژگی زنجیره به کشتن چندین هیولا از یک نژاد به طور متوالی گفته میشود که باعث گشته تا آیتمهای بینظیرتری را بعد از کشتن هرباره این نژاد به دست آورید. مورد لایسنس نیز به این برمیگردد که شما مجوز هر کلاسی که میخواهید شخصیتتان در قالب آن فرو رود را باید بخرید. این لایسنسها شبیه به ویژگی درخت توانایی در
دیگر بازیهای نقش آفرینی دارد با این تفاوت که برای هر ۱۲ کلاس بازی یک لایسنس بورد جداگانه تعبیه شده و بعد از مدت زمانی از بازی کردن (نزدیک به ۲۰ الی ۳۰ ساعت!) میتوانید دو شغل برای شخصیت خود انتخاب کنید و او را در آن شغلها پرورش دهید و قوی سازید. مثلا او را تبدیل به یک بزن بهادر قهار با قابلیت بالای دزدی توانایی دشمنان کنید!
در این حالت باید هشدار بدهم که انتخاب یک شغل و کلاس تا آخر بازی نمیتواند عوض شود و حواستان باشد چه کاری انجام میدهید! مثلا اگر همه شخصیتهایتان را بزن بهادر کنید و هیچ درمانگری در تیم نداشته باشید، عملا خودتان را به بازی باختهاید! البته انتخاب شغل دوم که بعد از مدتی چند به گیمر داده میشود میتواند این مشکل را جبران کند ولی رسیدن به این نقطه از بازی در صورت انتخاب کلاس اشتباه برای کاراکترهایتان، خودش کار طاقت فرسایی است!
آخرین عنصر مهم و مختص بازی به موضوع شکار هیولاها برمیگردد که در برخی مراحل به شما محول شده و لذت خاصی را در شما ایجاد میکند. البته شکار هیولاها طبیعتا مثل بازی Monster Hunter نیست و تنها بخشی از بازی است ولی کشتن این موجودات آیتمهای خوبی به شما میدهد که هرجایی پیدا نمیشود.
اصولا بازی دوازدهم فاینال فانتزی به داشتن آیتمها و اسلحههای مختلف و قوی در این سری مشهور است و به عنوان مثال با گیر آوردن شمشیر اکسکالیبور شما عملا قدرتمندترین اسلحه در تاریخ این بازی را به دست میآورید که با هر ضربه 9999 مقدار از میزان سلامتی رقیب را کاهش میدهد!
فقدان نسخه Revenant wings در نسخه زودیاک حس میشود و کاش اسکوئرانیکس این بازی کوچک را که برای Nintendo DSi عرضه کرده بود را به صورت یک بازی کوتاه در منوی بازی قرار میداد. داستان این عنوان به حوادث یک سال بعد از بازی اصلی مربوط میشود و هرچند نسبت به نسخههای دیگر بسیار آسانتر و دارای نکات اشکال زیادیست ولی تجربه آن برای خیل عظیم طرفدارانی که آن را تجربه نکردند، جالب به نظر میرسید.
نسخه دوازدهم فاینال فانتزی بیش از ۵ سال طول کشید تا به دست طرفدارانش برسد و حالا همین قشر بیش از ۱۱ سال در انتظار نسخه ریمستر شده و تجربه نسخه Zodiac Age آن بودهاند. چه طرفدار این سری هستید و چه برای اولین بار میخواهید وارد دنیای بازیهای نقش آفرینی ژاپنی و علیالخصوص فاینال فانتزی شوید، میتوانید این نسخه را تجربه کنید و خیالتان راحت باشد که با یک فاینال فانتزی اصیلتر و پختهتر نسبت به نسخه پانزدهم و سیزدهم روبرو هستید.
ممنون که تا آخر خوندی موفق باشی^_^